جستجو :
اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَن صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَ في كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَ حافِظاً وَ قائِداً وَ ناصِراً وَ دَليلاً وَ عَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً
امروز: ۱۴۰۳ پنج شنبه ۲۷ ارديبهشت


 
  • پیام به هجدهمین دورۀ همایش «حکمت مطهّر»
  • میزان زکات فطره و کفّاره در سال ۱۴۰۳
  • پیام در پی شهادت سردار مجاهد، سرتیپ پاسدار محمدرضا زاهدی
  • پیام به نوزدهمین نمایشگاه قرآن و عترت اصفهان
  • پیام در پى ارتحال عالم جليل القدر مرحوم آيت‌الله امامى كاشانى«قدّس‌سرّه»
  • پیام در آستانۀ برگزاری ششمین دورۀ انتخابات مجلس خبرگان رهبری و دوازدهمین دورۀ انتخابات مجلس شورای اسلامی
  • شرکت در ششمین دورۀ انتخابات مجلس خبرگان و دوازدهمین دورۀ انتخابات مجلس شورای اسلامی
  • پیام در پی ارتحال عالم‌جلیل‌القدر آیت‌اللّه آقای حاج سید محمّد موسوی بجنوردی «رضوان‌اللّه‌علیه»
  • پیام تسلیت در پی درگذشت آيت‌الله آقاى حاج شيخ عبدالقائم شوشترى«رضوان‌الله‌عليه»

  • -->

    تاریخ و سیره / مظهر حق / فصل سوم: اميرالمومنين عليه السلام از ديدگاه روايات
    روايت «ثقلين»

    از جمله رواياتي که شايد پيامبراکرم«صلی الله علیه و آله و سلم» در بيست و سه سال دوران نبوت، بيش از هزار مرتبه نسبت به آن تذکر داده‌اند، روايت «ثقلين» است. مرحوم علامه‌ي اميني در «الغدير» پانصد و چهار طريق براي اين حديث نقل مي‌کند که بسياري از رجال آن از اهل سنّت‌اند. از آخرين مواردي که يامبراکرم«صلی الله علیه و آله و سلم» اين حديث را فرمودند، در آخرين خطبه‌ي آن حضرت در مسجد مدينه بود که فرمودند:

    إِنِّي قَدْ تَرَكْتُ فِيكُمْ أَمْرَيْنِ لَنْ تَضِلُّوا بَعْدِي مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي فَإِنَّ اللَّطِيفَ الْخَبِيرَ قَدْ عَهِدَ إِلَيَّ أَنَّهُمَا لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ كَهَاتَيْنِ‌ ـ وَ جَمَعَ بَيْنَ مُسَبِّحَتَيْهِ ـ وَ لَا أَقُولُ كَهَاتَيْنِ ـ وَ جَمَعَ بَيْنَ الْمُسَبِّحَةِ وَ الْوُسْطَى ـ فَتَسْبِقَ إِحْدَاهُمَا الْأُخْرَى فَتَمَسَّكُوا بِهِمَا لَا تَزِلُّوا وَ لَا تَضِلُّوا وَ لَا تَقَدَّمُوهُمْ فَتَضِلُّوا[1]

    من همانا دو چيز در ميان شما مي‌گذارم كه پس از من هرگز گمراه نشويد، مادامى كه به آن دو چنگ زنيد: كتاب خدا، و عترتم كه اهل بيت و خاندان من‌اند؛ زيرا خداى لطيف و آگاه به من سفارش كرده كه آن دو از هم جدا نشوند تا در كنار حوض بر من وارد شوند، مانند اين دو انگشت (كه با هم برابرند) ـ و دو انگشت سبابه خود را به هم چسباند ـ و نمي‌گويم مانند اين دو انگشت ـ و انگشت سبابه و وسطى را به هم چسباند ـ تا يكى بر ديگرى پيش باشد و جلو افتد. پس به هر دوى اين‌ها چنگ زنيد تا نلغزيد و گمراه نشويد، و بر ايشان جلو نيفتيد كه گمراه مي‌شويد.

    در کتب معتبر شيعه و سنّي آمده است که پيامبر«صلی الله علیه و آله و سلم»

    پس از اين خطبه که در آن خبر رحلت خود را نيز به مردم داده بودند، به منزل رفتند. برخي از نزديکان و اصحاب، دور ايشان جمع شده بودند. پيامبر«صلی الله علیه و آله و سلم» وقتي ديدند اين افراد جمع شده‌اند، فرمودند:

    ايتُونِي بِدَوَاةٍ وَ كَتِفٍ أَكْتُبْ لَكُمْ كِتَاباً لَا تَضِلُّوا بَعْدَهُ أَبَداً[2]

    براي من مرکب و استخواني[3] بياوريد تا براي شما چيزي بنويسم که پس از آن هرگز گمراه نشويد.

    پيامبر«صلی الله علیه و آله و سلم» در طول عمرشان چيزي ننوشتند، حتّي قرآن را اميرالمؤمنين«سلام الله علیه» و ديگران مي‌نوشتند.

        نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت

                                                     به غمزه مسأله‌آموز صد مدرّس شد

    بنا بود پيامبر نه بخواند و نه بنويسد، و الا اگر مي‌خواست بنويسد، بدون شک مي‌توانست. امّا در اين مورد خاص به جهت اهميّت فوق‌العادّه‌ي آن، مي‌فرمايند: براي شما بنويسم.

    به هر حال، وقتي پيامبر«صلی الله علیه و آله و سلم» چنين درخواستي کردند، عده‌اي از اطرافيان، مانع اين کار شدند و گفتند: درد بر پيامبر غالب شده و قرآن براي شما کافي است[4] يا گفتند: پيامبر ـ نعوذ بالله ـ هذيان مي‌گويد[5] که همين سخنان موجب بروز اختلاف ميان اطرافيان شد و پيامبر«صلی الله علیه و آله و سلم» نيز به آنان دستور دادند از آن جا خارج شوند و همگي به جز اهل بيت خارج شدند و پس از آن نيز پيامبر«صلی الله علیه و آله و سلم» از دنيا رفتند.

    به هر ترتيب، معلوم مي‌شود که اين روايت از مهم‌ترين روايات است و مطالب مهمي از آن فهميده مي‌شود.

    مطلب اوّل اين که خلافت بلافصل پيامبر«صلی الله علیه و آله و سلم» متعلّق به اميرالمؤمنين«سلام الله علیه» است و هيچ کس حق ندارد خود را به جاي ايشان خليفه‌ي مسلمين بپندارند.

    مطلب مهم ديگري که اين حديث بر آن دلالت دارد، اين است که بعد از اميرالمؤمنين«سلام الله علیه» و تا روز قيامت نيز بايد از عترت پيامبر«صلی الله علیه و آله و سلم»، يک نفر به عنوان خليفه‌ي مسلمين و در کنار قرآن باشد؛ چرا که تا روز قيامت اين دو بايد در کنار هم باشند. حتّي روزي که امام زمان به شهادت مي‌رسند، دوباره ائمّه‌ي سابق رجعت مي‌کنند و تشکيل حکومت مي‌دهند.

     

     

     

     

    پی نوشت ها:

    [1]. اين متن از روايت به نقل از شيخ کلينی است. (الکافي، ج 2، ص 415) اين روايت به عبارات مختلفی نقل شده که مهم‌ترين دليل اختلاف عبارات آن، تعدّد صدور آن در مواقع مختلف است. جهت اطلاع از مصادر روايت ن. ک: بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج 23، ص 106 ـ 152؛ إحقاق الحق و إزهاق الباطل و ملحقات آن، ج 9، صص 309 ـ 375 و ج 18، صص261 ـ 289 و ج 24، صص161ـ 236 و ج33، صص 39 ـ50.

    همچنين مرحوم مير حامد حسين هندي تمامي مجلدات «18 تا 21»ام کتاب عبقات را به بحث پيرامون سند و دلالت اين حديث اختصاص داده است.

    [2]. الإرشاد إلی معرفة حجج الله علی العباد، ج 1، ص 184؛ صحيح البخاري، ج 4، ص 1612 و ج 5، ص 2146 و ج 6، ص 2680؛ صحيح مسلم، ج 3، ص 1259؛ مسند أحمد بن حنبل، ج 1، ص 719.

    [3]. کتف، استخوان پهنی است که در اصل از استخوان کتف حيوان بوده و به جهت نبودِ کاغذ در قديم، بر روی آن می‌نوشتند. (لسان العرب، ج 9، ص 294)

    [4]. الأمالي (للمفيد)، ص 36؛ صحيح البخاري، ج 4، ص 1612 و ج 5، ص 2146 و ج 6، ص 2680؛ صحيح مسلم، ج 3، ص 1259؛ مسند أحمد بن حنبل، ج 1، ص 719.

    [5]. الإرشاد إلی معرفة حجج الله علی العباد، ج 1، ص 184؛ صحيح مسلم، ج 3، ص 1259؛ مسند أحمد بن حنبل، ج 1، ص 760؛ الطبقات الکبری، ج 2، ص 243.

    در نقل شيخ مفيد آمده است: پس از اين جريان، عده‌ای تصميم گرفتند آن چه را پيامبر«صلی الله علیه و آله و سلم»

    فرموده، حاضر کنند. خدمت پيامبر«صلی الله علیه و آله و سلم»

     آمدند و گفتند: آيا دوات واستخوان را بياوريم. پيامبر فرمودند:

    أَ بَعْدَ الَّذِي قُلْتُمْ لَا وَ لَكِنَّنِي أُوصِيكُمْ بِأَهْلِ بَيْتِي خَيْرا

    آيا پس از آن چه گفتيد؟ (کنايه از اين که با آن سخن، ديگر نوشتن اين مطلب چه فايده‌ای دارد؟) نه، اما شما را به خوبی با اهل بيتم سفارش می‌کنم. 

    چاپ
    احکام
    اخلاق
    اعتقادات
    اسرار حج
    مناسک حج
    صوت
    فيلم
    عکس

    هر گونه استفاده از مطالب این سایت با ذکر منبع بلامانع می باشد.
    دفتر مرجع عاليقدر حضرت آية الله العظمى مظاهری «مدّظلّه‌العالی»
    آدرس دفتر اصفهان: خيابان عبد الرزاق – کوی شهيد بنی لوحی - کد پستی : 99581 - 81486
    تلفن : 34494691 -031          نمابر: 34494695 -031
    آدرس دفتر قم :خیابان شهدا(صفائیه)- کوی ممتاز- کوچۀ شماره 1(لسانی)- انتهای بن‌بست- پلاک 41
    تلفن 37743595-025 کدپستی 3715617365